سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! دوستی ات را محبوب ترین چیزها نزدم گردان . ترس از خودت را ترس بارترین چیزها برایم قرار ده و با شوق دیدارت، نیازهای دنیا را از من ببُر و هر گاه چشمْ روشنی اهل دنیا را از دنیایشان قرار دادی، چشمم را با عبادتت روشن کن . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]


ارسال شده توسط حمیدرضامطهریان در 87/11/3:: 10:7 عصر

پنجمین قسمت مزه خدمت رسانی ادامه هشتمین اثر از آثار آن است که در باره پاداشهای آن است و در روایاتی از اهل بیت عصصمت وطهارت (ع)بیان شده که ادامه  آن تقدیم می گردد باشد که مسؤولین محترم وهمه کسانی که مردم ولی نعمتانشان هستند به کار بندندانشاءالله:

 امام جعفر صادق (ع) مى فرماید  ...من خدمت رسانى و نیکوکارى را مانند نامش نیکو و زیبا یافتم، هیچ چیز برتر از نیکوکارى نیست مگر پاداش آن (که خدا به نیکوکار مى دهد چنان نیست که هر که دوست داشته باشد به مردم خوبى کند، موفق بشود و انجام دهد و چنین نیست که هر کسى رغبت به آن داشته باشد، توان انجام آن را بیابد. و نه هر که قدرت بر نیکوکارى دارد، فرصت و توفیق آن را نیز به دست آورد، بلکه هر گاه رغبت و توانایى و فرصت و توفیق همه باهم فراهم شود، آن گاه است که خوشبختى و کمال سعادت حاصل شود هم براى آنکه طالب نیکوکارى است و هم براى بهره مند». پیامبر خدا (ص): دَخَلَ عبدٌ الجَنَّة بِغُصنٍ مِن شَوْکٍ کانَ علَى طَریقِ المسلمینَ فَأماطَهُ عَنْهُ؛ بنده اى به سبب برداشتن شاخه خارى از سر راه مسلمانان به بهشت رفت.  با دقت در این حدیث ببینیم چقدر می توانیم موانع ریز ودر شت را از سر راه مردم در ادارات برداریم وچقدر به بهشت نزدیک شویم.  على بن جعفر گوید: حضرت ابوالحسن مى فرماید: من أتاه أخوه المُؤمِن فی حاجةٍ فإنّما هی رحمةٌ من الله تبارک و تعالى ساقها إلیه...  هر که برادر مومنش براى حل مشکلى نزدش بیاید تنها و تنها رحمتى است از ناحیه خدا که به سویش روانه کرده است.  اسماعیل بن عمار صیرفى به امام صادق (ع) عرض مى کند: فدایت شوم، آیا مؤمن رحمت به حساب مى آید براى مؤمن؟ حضرت فرمود: آرى، پرسید: چگونه؟ حضرت فرمود: هر مؤمنى که برادر نیازمندش براى رفع مشکلى نزدش بیاید، او تنها رحمتى است از جانب خدا که به سویش سوق داده و برایش سبب سازى کرده است. پس اگر حاجتش را روا کند به خوبى از رحمت استقبال کرده است. و اگر - با اینکه توانایى حل مشکل را دارد - او را برگرداند، رحمتى از خداى (عزّوجلّ) را از خود رد کرده است.مان رحمتى که خداى (عزّوجلّ) به سویش کشانده و درِ خانه اش رسانده بود. و خداى (عزّوجلّ) این رحمت را ذخیره کند تا روز قیامت براى آن کسى که حاجت او رد شدده است تا درباره مالکیت آن تصمیم بگیرد. اگر خواهد آن را به خود برگرداند و اگر خواهد به دیگرى رساند. چون روز قیامت او در رحمت خدا تصمیم گیرنده باشد - زیرا اختیارش به دست او سپرده شده است. اى اسماعیل، به نظر تو آن را به که برمى گرداند؟ گفتم: گمان ندارم آن را از خویش برگرداند. فرمود: گمان مدار بلکه یقین بدار که آن رحمت را هرگز از خود برنگرداند. مشابه این حدیث از امام حسین (ع) هم نقل شده که قبلا گذشت. حسن پسر شمون مى گوید: «نامه اى را که امام جواد(ع) با دست خطّ خود به على بن مهزیار نوشته بود خواندم، چنین بود: به نام خداوند بخشنده مهربان «اى على بن مهزیار! خداوند بهترین پاداش را به تو عنایت کند! منزلت را در بهشت قرار دهد، تو را در دنیا و آخرت خوار نکند و با ما محشور گرداند! اى على! تو را در خیر خواهى، مسلمانى، فرمان بردارى از خداوند، احترام به دیگران، انجام وظایف دینى، آزمایش کردم، و تو را پسندیدم. اگر بگویم مانند تو را ندیده ام حتماً راست گفته ام. خداوند جایگاه تو را در بهشت برین قرار دهد. اى على! در سرما و گرما. در شب و روز، خدمت تو براى ما مخفى نیست. از خداوند مسألت دارم روز رستاخیز تو را آن چنان مشمول رحمت خود قرار دهد که مورد غبطه دیگران باشى! خداوند دعا را مستجاب مى کند».قال رسول الله (ص): الخَلقُ عِیالُ الله فَأحبُّ الخَلقِ إلى الله مَن نَفَعَ عِیالَ الله و أدخلَ على أهلِ بَیتٍ سُروراً؛ آفریدگان، عیال خدا هستند پس محبوب ترین مردم نزد خدا کسى است که به عیال خدا سودى رساند و خانواده اى را شادمان سازد. امام على (ع): المَعروفُ کَنزٌ مِن أفضَلِ الکُنوزِ، و زَرعٌ مِن أَنمَى الزّرعِ، فلا تَزهَدُوا فیه و لا تَمَلُّوا؛ خوبى و خدمت گنجى است از بهترین گنج ها، و کشتزارى است از پر رویش ترین کشتها، پس نسبت به آن بى رغبت، خسته و ناراحت نشوید. امام صادق (ع): ...والمَعْروفُ واجِبٌ على کُلِّ أحَدٍ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ وَ یَدِهِ، فَمَنْ لَمْ یقدِر علَى اصْطِناعِ المعروفِ بِیَدِه، فَبِقَلْبِهِ، فَمَن لم یَقْدِر علَیه بِلسانِه فَلْیَنْوِهِ بِقَلْبِهِ؛ بر هر کس واجب است که با دل و دست و زبان، نیکوکارى و خدمت کند، پس هر که از دستش کارى ساخته نیست، با دل و زبانش. هر که با زبانش هم نمى تواند خدمتى کند پس با رأى و تصمیمش وحتی امضاء خود.در نهج البلاغه چنین آمده است: لا یَستْقیمُ قَضاءُ الحوائِجِ إلاّ بثَلاثٍ: ِاسْتصغارِها لِتَعْظُمَ، و بِاسْتِکْتامِهَا لِتَظْهَرَ، وَ بِتَعْجِیلِها لِتَهْنَأَ؛ برآوردن حوایج راست نیاید و درست نشود مگر به سه شرط: 1.کوچک شمردن آن، تا بزرگ شود؛ 2.پنهان داشتن آن تا آشکار گردد؛ 3.شتاب در انجام آن تا گوارا و مسرّت بخش شود. این نکات در خدمت رسانى بسیار حائز اهمیت است، اگر براى خدا خدمت مان را ناچیز به حساب آوریم، همچنین با ریا در بوق و کرنا و صدا راه نیندازیم خداوند خودش، در دنیا و آخرت آن را آشکار و بزرگ جلوه مى دهد. بخش آخر فرمایش امیر المؤمنین اگر عمل شود، سبب تلف نشدن وقت ارباب رجوع و گرفتاران، جلوگیرى از سرگردانى و به امروز و فردا انداختن کارها ودر نتیجه پیشگرى از انباشته شدن و تراکم کارها و همچنین مانع دلسردى و نارضایى مردم مى شود.  این مطالب باز هم ادامه دارد که انشاء الله در روزهای آینده تقدیم خواهم نمود