سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ جنایتکارى را نزد او آوردند و گروهى فرومایگان با وى بودند ، فرمود : ] خوش مباد چهره‏هایى که جز به هنگام زشتى و شر دیده نشود . [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط حمیدرضامطهریان در 87/10/3:: 10:50 صبح

در ادامه مطالب مربوط به مزه خدمت رسانی چهار مورد دیگر از موارد مربوط به ارزشها وفضایل خدمت رسانی به همنوع را تقدیم می دارم باشد که مورد توجه همه مسئولین بزرگوار قرار گیرد:

5-    بهانه ورود به بهشت است

پیامبر خدا (ص): دَخَلَ عبدٌ الجَنَّة بِغُصنٍ مِن شَوْکٍ کانَ علَى طَریقِ المسلمینَ فَأماطَهُ عَنْهُ؛  بنده اى به سبب برداشتن شاخه خارى از سر راه مسلمانان به بهشت رفت. روشن است که پاداش  برداشتن بسیاری از موانع اداری وبروکراسی از جلو راه مردم در ادارات کمتر از برداشتن یک خاشاک نیست. مرحوم آیةالله شهید بهشتى مى فرمود: «بهشت را به بها مى دهند و به بهانه ندهند». این سخنى حکیمانه است،  از آنجا که از پیامبر اکرم (ص)روایت شده: «در معراج فرشتگانى را دیدم که از آغاز آفرینش پیوسته به رکوع یا سجده و عبادت و فلان دعا و ذکر بودند و باز مى گفتند: «ما عَبَدناک حقَّ عبادتِک»؛ آن گونه که شایسته پرستش تو است نتوانستیم عبادت کنیم.  یا اینکه امام کاظم (ع) می فرمایند : بسیار بگویید: «اللّهم لا تَجْعَلنى مِن المُعارِینَ و لا تُخْرِجنی مِنَ التَقْصیر...» ؛« خدایا مرا از کسانى که ایمان عاریه اى دارند قرار مده و از این دایره که همواره خودم را مقصر بدانم، بیرون مبر» پس ماکه عبادتمان کمتر از فرشتگان است نیاز به کارهای خیر بیشتری داریم   بر اساس این روایات، خوبان موفّق ترند و این جایگاه والاى خدمت رسانى را مى نماید و گرنه طبق روایت قبل «مؤمنان همگى خدمتگزار یکدیگرند. همچنین از نوع تمجید و تشویقهاى معصومان علیهم السلام بر مى آید که روحیه خدمتگزارى باید در جان فرد فرد مسلمانان ایجاد شود، تا به عنوان بهترین عبادت، در این میدان گام نهند. امام خمینى قدس سره مى فرماید: امیدوارم خداوند به شما توفیق خدمت به مستمندان را - که از بزرگ ترین عبادات نزد خداست - عنایت فرماید.  حضرت استاد آیة الله جوادى آملى در درس تفسیر مى فرمود: اى کاش خداوند عمر طولانى به مرحوم محدّث قمى عنایت فرموده بود تا موفّق مى شد، درباره ارزش خدمات اجتماعى، جلد دوم مفاتیح الجنان را بنویسد.   عبادت به جز خدمت خلق نیست                 به سجاده و خرقه و دَلْق نیست

این شعر ظاهرى دارد و روح و باطنى؛ این معناى ظاهرى که نماز و روزه و...  لازم نیست، باطل است زیرا اداى واجبات دینى نخستین گامِ پرستش است. آن که امر خدا را در نماز و روزه و...   اطاعت نمى کند در نخستین گام بندگى، کافر و بت پرست و خودپرست شده است از این رو، در بازرسى پل صراط قیامت، اوّل از نماز مى پرسند. کسانى که به عبادت به طور کلى بى اعتنا هستند و کار خیر مى کنند باید بدانند، کار خیر را باید خدا بپذیرد و اگر نماز را سبک بشمارى و نماز رد شود، سایر تلاشها هم رد خواهد شد.    إنْ قُبِلَت قُبِلَ ما سِواها و إنْ رُدَّت رُدَّ ماسِواها»

ومعنای باطنی آن این است که ارزش خدمت به مردم کمتر از عبادت نیست.

6-    نعمت خدا است

امام حسین (ع): ...و اعلموا أنَّ حَوائجَ الناسِ اِلَیکُم مِنْ نِعمِ اللّهِ عَلَیکُم فلا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَتحوَّل إلَى غیرکم...؛  و بدانید که نیازمندى هاى مردم به شما، یکى از نعمتهایى است که خدا بر شما ارزانى داشته است. پس با نعمتها بدرفتارى نکنید که در نتیجه به دیگران داده شود.  این روایت بخشى از سخنرانى امام حسین (ع) است و جمله آخر به چند صورت نقل شده است مثل، «فَتُحَوَّلُ نَقِماً»؛ اگر نعمت را ضایع کردید به بلا تبدیل مى شود. شکر نعمت، نعمتت افزون کند  کفر، نعمت از کفت بیرون کند  شبیه این حدیث از امام على (ع) چنین نقل شده است: اى جابر، قوام دین و دنیا بر چهار پایه است: عالمى که دانش خویش را به کار گیرد، جاهلى که از آموختن روى برنتابد، بخشنده اى که از نیکى دریغ نکند، فقیرى که آخرت خویش به دنیا نفروشد پس هر گاه عالم دانش خود را تباه کند، نادان از آموختن سرباز زند و چون توانگر بخل ورزد، تهى دست آخرت خویش به دنیا بفروشد.  یا جابر، مَنْ کَثُرَت نِعَمُ اللّه عَلَیه کَثُرت حَوائِجُ النّاس إلَیهِ، فَمَن قامَ لِلّهِ فیها بِما یَجِبُ عَرَّضَها للدّوامِ و البَقاءِ، و مَن لَمْ یَقُم فیها بِما یَجِبُ عَرَّضَها لِلزّوالِ والفناءِ»؛ اى جابر، هر که از نعمت هاى خدا بیشتر بهره یابد نیازهاى مردم نیز بیشتر نزدش آید؛ پس هر که در پاسخ آن نیازها به وظایفى که بر عهده دارد، براى خدا عمل کند، زمینه ماندگارى و تداوم نعمت ها را فراهم ساخته است و هر که به وظیفه اش در این زمینه عمل نکند نعمت ها را در معرض نیستى و نابودى قرارداده است.

چند نکته مهم: 1. برخى مراجعات مردم را مزاحمت تلقى مى کنند، از این رو فرار از دست مراجعه کنندگان، یا سرگردانى و سر کار گذاشتن و وعده سر خرمن دادن را هنر و سیاست خود به حساب مى آورند. 2. از روایت استفاده مى شود که نعمت خدادادى هزاران شکل است، و همان گونه که پول و ثروت، نعمت است، مقام، منصب، اعتبار، آبرو، شهرت و هر چه حلاّل مشکلات باشد نعمت خدادادى است و شکر آن، خدمت رسانى، و بى توجهى به نیازمندان، کفران نعمت است. 3. جاى حسابرسى و ثواب و عقاب آخرت است و این دنیا، دار کار و عمل است. و لى برخى گناهان مثل کفران نعمت، آنقدر زشت است که حتى در این جهان هم تأثیر شوم بر زندگى دارد. و در این باره فرقى بین مسلمان و کافر نیست، نظیر ظلم که حکومت را نابود و عدالت که حکومت رامستدام مى کند. امام على (ع) مى فرماید: «سببُ زوالِ النِّعَمِ الکُفرانُ» ؛ کفران نعمت علت نابودى نعمت است.

7-    رحمت الهى است

اسماعیل ابن عمار می گوید به امام صادق(ع) عرض کردم آیا مؤمن بر مؤمن رحمت است امام فرمودند آری عرض کردم چگونه فرمودند: هرگاه مؤمنی حاجتی را برای برادر مؤمنش بیاورد آن رحمت است از سوی خداوند که به سوی اوجاری شده است پس اگربرآ ورده نمود همانا پذیرفته واستقبال نموده است از رحمت خداوند واگر در حالی که می تواند اداکند آن را رد نمود از خودش رحمتی از سوی پروردگارش را رد کرده است.على بن جعفر گوید: حضرت ابوالحسن مى فرماید: من أتاه أخوه المُؤمِن فی حاجةٍ فإنّما هی رحمةٌ من الله تبارک و تعالى ساقها إلیه...  ؛  هر که برادر مومنش براى حل مشکلى نزدش بیاید تنها و تنها رحمتى است از ناحیه خدا که به سویش روانه کرده است.اسماعیل بن عمار صیرفى به امام صادق (ع) عرض مى کند: فدایت شوم، آیا مؤمن رحمت به حساب مى آید براى مؤمن؟ حضرت فرمود: آرى، پرسید: چگونه؟ حضرت فرمود: هر مؤمنى که برادر نیازمندش براى رفع مشکلى نزدش بیاید، او تنها رحمتى است از جانب خدا که به سویش سوق داده و برایش سبب سازى کرده است. پس اگر حاجتش را روا کند به خوبى از رحمت استقبال کرده است. و اگر - با اینکه توانایى حل مشکل را دارد - او را برگرداند، رحمتى از خداى (عزّوجلّ) را از خود رد کرده است.همان رحمتى که خداى (عزّوجلّ) به سویش کشانده و درِ خانه اش رسانده بود. و خداى (عزّوجلّ) این رحمت را ذخیره کند تا روز قیامت براى آن کسى که حاجت او رد شدده است تا درباره مالکیت آن تصمیم بگیرد. اگر خواهد آن را به خود برگرداند و اگر خواهد به دیگرى رساند. چون روز قیامت او در رحمت خدا تصمیم گیرنده باشد - زیرا اختیارش به دست او سپرده شده است. اى اسماعیل، به نظر تو آن را به که برمى گرداند؟ گفتم: گمان ندارم آن را از خویش برگرداند. فرمود: گمان مدار بلکه یقین بدار که آن رحمت را هرگز از خود برنگرداند. فضل و رحمت فضل و رحمت الهى از یک نگاه، دو گونه است: الف) رحمت فراگیر و همگانى؛ مثل توفیق بهره ورى از علم، صنعت، طبیعت، که طبق این آیه شریفه، به همه مى دهد: «کلاًّ نمدّ هؤلاءِ و هؤلاءِ مِن عطاءِ ربّک و ماکان عطاءُ ربّک محظوراً»؛  هر یک از این دو گروه را از اعطاى پروردگارت، بهره و کمک مى دهیم، و عطاى پروردگارت هرگز از کسى منع نشده است.امام على (ع): «من قطعَ معهودَ إحسانِه قَطَعَ الله موجودَ إمکانِه»؛ هر که رشته احسان خود را قطع کند، خداوند توفیق و توان کنونى او را بگیرد.  رسیدگى به مشکلات بیچارگان یکى از مغناطیس هاى جلب رحمت الهى است. امام باقر(ع) مى فرماید: گاهى برادرى براى حاجتى نزد مؤمن مى آید که نمى تواند حاجتش را روا کند ولى دل مى بندد و تصمیم مى گیرد که آن را انجام دهد، خداى تبارک و تعالى او را به سبب همین تصمیم، وارد بهشت مى کند.

ادامه دارد

 


کلمات کلیدی :